مهربد عشاق

خرداد 93 و مهربد و مامانش

مهربدم چند روزی هست که بی تاب و  حساس شدی ، شبها بد میخوابی و همش بهونه گیری می کنی تو که این قدر پسر خوبی بودی و من همه چیز را به گردن دندون درآوردنت انداختم. نمیدونم چرا شبیه کوالا شدی و تا بهت نزدیک می شم سریع می چسبی به من و بلند می شی فکر کنم خیلی دوست داری زودتر راه بیفتی . جدیداً هم از پیشت بند بدت اومده بهش حساس شدی و اصلاً  دوست نداری موقع غذا خوردن برات ببندم.     ...
20 خرداد 1393

دلتنگی

مهربد عزیرم تاریخ 12 خرداد مجبور بودم که برای آخرین بار برم فیروزاباد و برگردم طوفان  در تهران 5 نفر را کشت و تمام پروازها را کنسل کرد و من در شیراز تنها و غریب در عطش دیدن تو بودم  فقط خدا میدونه که چه حال بدی داشتم بعد از کلی ماجرا تونستم در اغوش بگیرمت و سرتو بذاری رو شونه هام گرچه تو با من قهر کردی اما من میدونم که اگه بزرگ بشی درک میکنی که مامانت چرا رفت و چرا مجبور بود. ...
16 خرداد 1393

بزرگ شدی پسرم

مهربد عزیزم بعد از اینکه توی خونه خاله کتی روی مبلش خرابکاری کردی فهمیدیم که سایز پوشکت باید بزرگتر بشه مبارک باشه عزیزم از سایز 3 رفتی روی سایز 4 کلی خوشحال شدم داری بزرگ میشی شیطونی های مهربد   وروجک در آینه   ...
16 خرداد 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به مهربد عشاق می باشد