خرداد 93 و مهربد و مامانش
مهربدم چند روزی هست که بی تاب و حساس شدی ، شبها بد میخوابی و همش بهونه گیری می کنی تو که این قدر پسر خوبی بودی و من همه چیز را به گردن دندون درآوردنت انداختم. نمیدونم چرا شبیه کوالا شدی و تا بهت نزدیک می شم سریع می چسبی به من و بلند می شی فکر کنم خیلی دوست داری زودتر راه بیفتی . جدیداً هم از پیشت بند بدت اومده بهش حساس شدی و اصلاً دوست نداری موقع غذا خوردن برات ببندم. ...
نویسنده :
مرتضی عشاق
17:48